سلام علیکم:)

یه چیزی ذهنمو درگیر کرده شدید، دوستی دارم که یه پیج فیک داره، و بااون پیج فیک، خود واقعیشه، با عکس کس دیگه، و اونجا بدور از قضاوت ادمها، شخصیت حقیقی خودشو به نمایش میذاره، اما با تصویر جسمی یکی دیگه، حالا اگر فکر میکنید من بیکارم ورفتم چنین چیزی رو کشف کردم سخت در اشتباهید چون بنده اصلا نه وقتشو دارم نه حوصلشو وفقط یه بار در عمرم با موبایل یه نفرو سرکار گذاشتم بعد اونم بوسیدم گذاشتم کنار چون دیدم طرف مقابل چقد داغون شد از نظر احساسی، دوستم خودش بهم گفت وای دی و پسوردشم داد گفت برو توی پیجم و استفاده کن، گفتم از چی ؟ دیدم چندتا پسری که دور من هستن رو فالوو کرده اونم پسرهایی که مثلا پیجشون در حد 100 فالوور یعنی درحد خانواده، و من اصلا دوستندارم به همچین کسی رکوئست بدم، در معذوریت گیر کنه قبول کنه یا خودم نتونم توی پیجم راحت باشم چونکه اون ادم اون رفیق اون همکار توی پیجمه.یااینکه برم پیجشو شخم بزنم تا چیزی دستگیرم بشه وگفت بیا برو فلانی رو ببین بیا برو بهمانی رو ببین میگم خوب چه کاریه اخه؟ میگه واسه خاطر تواین کارو کردم و رفتم توی پیجش میبینم همه فالوورها پسرای داف:))))) حالا فهمیدم الان سه چهارساله ملت از طریق اینستا شوهر پیدا میکنن:)))))) من مال کدوم قرنم؟ اونوخ چندسال اصحاب کهف وار خواب بودم الان معیار سنجش چیه؟والا من هرچی جنس مذکر یا نر حتی مثلا حیوانات دایرکت بدن سریع ریپورتش میکنم:))))) هر پسری که نمیشناسم یا میشناسم و میدونم واسه من وفضولی که اومده و رکوئست داده رو دلیت میکنم، بعد یه روز چند ساعت با پوشش رفیقم یعنی همون پیج رفتم اینستا گردی، و پیج اقایونی که دور برمن، مثل اقای ر، اقای ا، و. کلا داغان:)))))) اصن از خودم نامید شدم یه جورایی، مبینم ملت کلا رد دادن، دوسه ساعتی پیجشون رو خوندم و زیرورو کردم دیدم چه خوبه اینستا، خیلی راحت میتونی بفهمی طرف بدردت میخوره یا نه:))))) الان در وضعیتی هستم که حبابها ترکیده است و یه ذره از شخصیت حقیقی ادمهای اطرافم رو شناختم، بعد احساس تنهاییه شدت گرفته، چون که فهمیدم هیچ مورد مناسبی که به من بخوره دور وبرم نیست که نیست، سختگیریم بیشتر شده به شدت، و یه سردرد گوه بدی گرفتم:) خدا بگم چیکارت نکنه رفیق:))

یادمه دوسال پیشا یکی از همسادهای بسیار قدیمی منو یافت بود ودایرکت داده بود و منم نخونده بودم تا چندماه بعدش و هرچیم خودشو معرفی کرد نشناختم و . بعدم فرمودن از همون موقع که سراز تخم دراوردی بنده عاشقت بودم و. بسیار منتظر فرصت بودم ابراز کنم اما در همان عنفوان کودکی مارا از هم جدا نموندن و ما مهاجرت کردیم یه استان دیگه و سالهاست دنبالتم اصن داداشاتم یافتم و باهاشون رفیق شدم:))))))) خدا نصیب نکنه که کسی اینطوری دربه در بشه بعد درنهایت اون معشوقه نتنها نشناست بلکه که یه اب پاکی هم رو دستت بریزه که ریپورتت کنه:)))))))) شاید اینستا واسه تردن این حباب خوب باشه ولی از جنبه دیگه اش خودش اصلا باعث ایجاد حبابه!!!!!!!!!:)))))))

ولی اینکه ما با پوشش های دیگر در فضای مجازی باشیم بسیار دردناک اینه که با جسم خودت نباشی ولی با روح خودت باشی دردناکتر، نشون میده چقد جامعه مااز قضاوت کردن میترسه یا نه، قضاوت کردن کار معمولی در جامعه ما

خدایی الان دارم مخاطب رو مقایسه میکنم بااین موارد بالا پسر معقولی بود:)))))))))))

ولی همچنان دوست دارم تنها باشم، تفریحات خودمو داشته باشم کمی با خودم خلوت کنم و سراز کار خودم دربیارم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Ashley sexpuppen شرکت پیمانکاری ساختمان صدرا دانلود links of firebox پایگاه خبری میلاد رسالت لوله پلی اتیلن اطلس حسابداری بهترین دستگاه های واترجت